شیدان وثیق

اوت 2011 – شهریور 1390

cvassigh@wanadoo.fr

 

نه به مجلس شورای اسلامی و انتخابات آن!

 

 

1- کدام انتخابات؟ کدام مجلس؟

 ابتدا باید تصریح کنیم که در باره‌ی چه انتخاباتی صحبت می‌کنیم؟ ما با انتخاباتی بی نام و نشان سر و کار نداریم بلکه با انتخاب نمایندگان برای  مجلس شورای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران رو به رو  هستیم که قرار است در اسفند ماه آینده برگزار شود.

می‌دانیم که مجلس شورای اسلامی در نام و مضمون خود با یک مجلس شورای ملی و دموکراتیک، در اساس، مغایرت دارد. زیرا با هیچ یک از سه اصل جمهوری، دموکراسی و  جدایی دولت و دین (لائیسیته) که جزو مبانی ما‌ست، خوانایی ندارد:

- با جمهوری یا «امر عمومی» خوانایی ندارد چون با اسلامی کردن مجلس خصلت عمومی آن حذف می‌شود.

- با دموکراسی خوانایی ندارد چون تئوکراسی یا قدرت دسته‌ای خاص به نام دین جای «قدرت مردم» را می‌گیرد.

- با جدایی دولت و دین (لائیسیته) خوانایی ندارد چون دین در کار قانون‌گذاری که یکی از سه رکن دولت است، دخالت می‌کند.

علاوه بر این‌ها، در جمهوری اسلامی ایران، مجلس شورای اسلامی بنا بر اصول قانون اساسی حاکم بر آن عمل می‌کند. از جمله بنا بر اصول زیر:

اصل67: نمایندگان باید در نخستین جلسه مجلس در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد کنند و تعهد نمایند که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی و مبانی جمهوری اسلامی می باشند و... از قانون اساسی دفاع می‌کنند...».

اصل 72: مجلس شورای اسلامی نمی‌تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشند.

اصل 91: به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورای نگهبان... تشکیل می‌شود.... (با ترتیب 6 فقیه و 6 حقوق‌دان ... که می‌دانیم)

اصل 93: مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد...

اصل 99: شورای نگهبان نظارت بر.... مجلس شورای اسلامی... را بر عهده دارد.

3- نه به مجلس شورای اسلامی و انتخابات آن

با توجه به آن چه که رفت، ما به عنوان اپوزیسیون جمهوری‌خواه، دموکرات و لائیک که در مقابل جمهوری اسلامی و حکومت دینی ایستاده‌ایم، نمی‌توانیم در چنین انتخاباتی برای استمرار چنین مجلسی تحت چنین قانون اساسی‌ای با خصوصیاتی که نام بردیم ، شرکت کنیم و مردم را نیز دعوت به شرکت در آن نماییم.  

علاوه بر همه ی دلایل فوق باید تأکید کنیم که از دست چنین مجلسی، در چهارچوب چنین اصول اساسی حاکم بر آن و به طور کلی در چنین رژیم و سیستمی، کاری ساخته نیست. نمایندگان مجلس شورای اسلامی قادر نخواهند بود هیچ گره ای از مشکلات مردم در زمینه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بگشایند.

در مقابل موضع عدم شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و تحریم آن، دو نوع موضع‌گیری صورت گرفته است که در زیر به بررسی و نقد آن‌ها می‌پردازیم.

4- «شرکت مشروط»

نحله‌های موسوم به سبز‌ها در ایران و خارج ((اصلاح‌طلبان نزدیک به موسوی، کروبی، خاتمی...) و بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور در چنین موضعی قرار دارند. سبز‌ها خواهان شرکت مشروط در انتخابات با حفظ  بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی یعنی از جمله اصولی که در بالا نام بردیم هستند. بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور نیز، از جمله در میان چپ‌ها، اعلام کرده‌اند که بنا به شرایطی که مشخص نمی کنند - این شرط ها البته نفی مجلس شورای اسلامی و قانون اساسی حاکم بر آن نیست -  می توانند در چنین انتخاباتی شرکت کنند. این دو موضع‌گیری مشابه به معنای پذیرش همکاری با جمهوری اسلامی در امر قانون‌گذاری در مجلس شورای اسلامی است که‌ نافی همه‌ی اصول دموکراسی‌خواهی و خواست جدایی دولت و دین است.   

5- «انتخابات آزاد»

از سوی دیگر بخشی دیگر از  اپوزیسیون شعار هایی از نوع انتخابات آزاد، انتخابات آزاد بدون ولایت فقیه، انتخابات آزاد تحت نظارت سازمان ملل را سر می‌دهند. پرسش از اینان این است که:

 آیا انتخابات مورد نظرشان همان انتخابات مجلس شورای اسلامی تحت قانون اساسی اسلامی است؟ اگر آری‌ست، در این صورت بین اینان و نحله‌ی قبلی یعنی طرفداران «شرکت مشروط» چندان تفاوتی نیست.

 اما اگر «انتخابات آزاد» مورد نظرشان برای مجلس شورای دیگری است که بنا بر قانون اساسی اسلامی عمل نمی‌کند (یعنی به واقع مفاد قاونون اساسی در مورد قوه‌ی مقننه را نسخ کند)، که تحت نظارت شورای نگهبان بر انتخایات قرار نمی‌گیرد بلکه به جای شورای نگهبان تحت نظارت سازمان ملل قرار می‌گیرد (که این نیز به معنای نفی صریح اصل 99 قانون اساسی است)، پس در چنین صورتی باید شفاف و روشن حرف خود را ‌بزنند. اینان بیایند با صراحت سه چیز را اعلام کنند که 1- خواهان انتخاباتی هستند که قانون اساسی حاکم بر آن ‌کان‌لم‌یکن اعلام شده باشد 2- خواهان انتخابات برای  مجلس شورای دیگری (ملی...) تحت اصول دموکراتیک هستند و نه مجلس شورای اسلامی و 3- خواهان انتخاتی آزاد، برابرانه و دموکراتیک هستند. حال اگر اینان شعار «انتخابات آزاد» خود را با طرح این شروط سه گانه بیان کنند، تفاوتی چندان میان این موضع و موضع ما که خواهان تحریم یا عدم شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی هستیم وجود ندارد.  

6- موضع ما و رفتار مردم

در انتخابات مجلس شورای اسلامی، موضع ما به عنوان جمهوری‌خواهان دموکرات و لائیک در تبعید یک چیز است و رفتار مردم در شهر‌ها، شهرستان ها و روستا‌ها در اوضاع و احوال مشخصی که قرار دارند می تواند چیز دیگری باشد. مردم قیم ندارند و رای آن‌ها متعلق به خود آن‌هاست. مردم خود صاحب رای خود هستند و به تشخیص خود عمل می کنند.

ما بنا بر آن چه که هستیم و وجدان بیدار‌مان به ما حکم می‌کند نمی توانیم در جنین انتخاباتی برای چنین مجلسی شرکت کنیم. چون خود نمی توانیم، مردم را نیز نمی توانیم دعوت به شرکت کنیم. ما تنها می توانیم چنین انتخاباتی را در انظار عمومی افشا کنیم و در برابر آن از آن نوع انتخاباتی دفاع کنیم که آزاد، برابرانه و دموکراتیک باشد برای تشکیل مجلس شورایی ملی تحت قوانینی دموکراتیک و لائیک. موضع ما در یک کلام عدم شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و تحریم (بایکوت) آن است.

مردم مختارند، در صورتی که این توضیحات و نظرات ما را می‌پذیرند، در دوره‌ی قبل از انتخابات، تحت شعار (به عنوان مثال) آزادی، دموکراسی، مجلس شورای ملی و یا شعار‌های دیگری از این گونه، وارد میدان مبارزه شوند و در روز انتخابات نیز در چنین مضحکه‌ای شرکت نکنند و بدین وسیله "مشروعیت مردمی و انتخابی" به رژیم و مجلس‌اش ندهند.

فعالان جنش‌های مدنی و اجتماعی نیز می‌توانند از شرایط مناسبی که در دوره ی انتخاباتی فراهم می شوند - اگر البته فراهم شوند که مسلم نیست- استفاده کرده، دست به افشای چنین مجلس و انتخاباتی زنند و بدین‌سان زمینه‌های برآمدن فعالیت‌های جمعی, مشارکتی و خود- سازماندهی را حول خواست های مبارزاتی چون آزاذی، جمهوری لائیک، دموکراسی، عدالت اجتماعی، حقوق بشر و جدایی دولت و دین... فراهم آورند.

اما مردم در عین حال مختارند که بنا به شرایط ویژه‌ی خود در این جا و آن جا، در این شهر و آن روستا، در این کوی آن برزن، بنا بر آن چه که خود تشخیص می‌دهند بهتر است، عمل کنند. در صورتی که تصمیم به شرکت در انتخابات و رای دادن به اصلاح‌طلبان را می‌گیرند – اگر چنان چه اصلاح‌طلبی بتواند از فیلتر شورای نگهبان بگذرد – توصیه‌ی ما این است که به آن نامزدهای اصلاح‌طلبی رای دهند که در گذشته و حال آلوده‌ی سیستم نشده‌اند و به طور علنی حاضر‌اند اعلام کنند که در مجلس از آزادی‌ها، از جمله از آزادی زندانیان سیاسی، از دموکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی دفاع خواهند کرد.